یه نویسنده



خطبه هایی که همچون مشت بر دهان ترامپ میکوبید به پایان رسید و موذن شروع به خواندن اذان کرد.

امام جمعه اقامه را هم قرائت کردند و مکبر با صدای دل نشین مردم را فرا میخواند به اقامه ی نماز جمعه .

با جمعیت عظیم جای سوزن انداختن نبود، تا اینکه خادمین ، .

ادامه مطلب

مصطفی تابستان ها در همدان سر کار می رفت و تا دوم راهنمایی خیاطی می کرد. اهل ورزش بود و خوب هم کشتی می گرفت. در درس و مدرسه هم سرآمد بود و گاهی برای یک مسأله دو راه حل داشت. در حیاط مدرسه بسکتبال او و دوستانش هم براه بود.

پدرش مینی بوس داشت و مصطفی در کنار پدر عوض کردن و پنچرگیری لاستیک را هم خوب یاد گرفته بود.

 تک پسر بود اما لوس بار نیامده بود و همواره جنب و جوش داشت و تلاش می کرد. .

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

جملات عاشقانه کوتاه,متن های عاشقانه زیبا ادب سایت تبلیغات اینجا سبقت مجاز است! میهن گیمینگ سبک دل فروشگاه فرفورژه برندگی(نمایندگی هشتمین نور ثامن) شاهین شهر خرید اینترنتی